دانلود فیلم و سریال ایرانی

نقد و بررسی فیلم کاپون ( Capone )

آل کاپون، یکی از بزرگترین و بدنام ترین گنگسترهای تاریخ ایالات متحده محسوب می شود.( خطر لو رفتن قصه در 2 پاراگراف اول این مقاله وجود دارد )  فرد خشنی که در سالهای 1920 تا 1930 مجموعه گسترده ای از خلاف های ریز و درشت را به ثبت رساند و در عین حال، هیچ مدرکی که بتواند او را در این جنایات رسوا کند نیز بر جای نگذاشت. آل کاپون فعالیت های مجرمانه خود را از دوران نوجوانی آغاز کرد و توانست خیلی سریع به جنایتکاری بی رحم تبدیل شود. او پس از مهاجرت به شیکاگو، با زور و خشونت و تهدید، مردم را مجاب به رای دادن به فرد جنایتکاری به نام توریو برای کسب مقام شهردار کرد اما پس از انتخاب شدن توریو به عنوان شهردار، او در یکی از اولین اقدامات خود به مردم شهر قول داد که آل کاپون بدنام را از شهر اخراج کند!

پس از این اتفاق، کاپون به شدت توریو را مجروح کرد و باعث شد که او از شیکاگو فرار کند. پس از فرار توریو، آل کاپون فعالیت های جنایتکارانه خود را گسترش داد و تبدیل به اصلی ترین گنگستر شیکاگو شد که به اموری مانند قماربازی، فروش غیرقانونی مشروبات الکلی و اخاذی می پرداخت. علی رغم اینکه آل کاپون هرگز مدرکی دال بر فعالیت های غیرقانونی از خود به جای نمی گذاشت، اما نهایتاً با سماجت یک مامور قانون، به عدم پرداخت مالیات متهم و در دادگاه به تحمل 11 سال حبس محکوم شد. این حکم برای کاپون که در تمام عمر شرایط را به نفع خود تغییر داده بود، قابل پذیرش نبود و پس از آن بود که دوران افول او آغاز شد. کاپون در زندان، مشکلات روحی و روانی شدیدی پیدا کرد به طوری که گفته می شود تا مدتها با کسی گفتگو نمی کرد و از سلولش خارج نمی شد. کاپون که دچار بیماری سیفلیس عصبی بود، در دوران محکومیت وضععیتش هر روز وخیم تر از قبل می شد تا جایی که تیم پزشکان معتقد بودند از لحاظ توانایی های ذهنی، او مانند یک کودک 12 ساله فکر می کند. وضعیت بغرنج کاپون سبب شد تا او سالهای آخر عمرش را در عمارت خود در کنار همسر و فرزندانش سپری کند و در نهایت بر اثر حمله قلبی از دنیا برود.

در تاریخ سینما آثار بسیاری درباره آل کاپون ساخته شده اند. از فیلم « آل کاپون » در سال 1959 با بازی رود استینر گرفته تا « انتقام آل کاپون » در سال 1989، هالیوود همواره علاقه فراوانی به استفاده از کاپون به عنوان سوژه آثار گنگستری داشته است. « کاپون » محصول سال 2020، جدیدترین اثری است که درباره این گنگستر ساخته شده و این بار تام هاردی نقش آل کاپون را ایفا کرده است.

کاپون ( Capone )

داستان فیلم به آخرین سال زندگی آل کاپون ( تام هاردی ) در عمارت عظیم خودش می پردازد. جایی که او به دلیل بیماری سیفلیس عصبی، توان کنترل ذهن خود را از دست داده و تفاوت میان خیال و واقعیت را درک نمی کند. با اینحال اطرافیان کاپون سعی در مراقبت از او دارند تا بتواند روزهای آخر عمرش را در آرامش بگذارند. اما کاپون به آنها اعتمادی ندارد و ....

« کاپون » را جاش ترنک نوشته و کارگردانی کرده است. کارگردانی که فیلم خوش ساخت «  Chronicle » را در کارنامه هنری اش دارد اما اثر بعدی اش یعنی « چهار شگفت انگیز »، یکی از بدترین آثار اَبَرقهرمانی یک دهه اخیر سینما محسوب می شود که باعث شد ترنک پنج سال کارگردانی را کنار بگذارد. او حالا با « کاپون » دوباره فیلمسازی را تجربه کرده و با نگاهی به کارنامه هنری سینوسی او، باید امیدوار می بودیم که اثر جدید او خاطرات « چهار شگفت انگیز » را از خاطرمان ببرد اما این اتفاق نیفتاده و جاش ترنک نسبت به پنج سال گذشته تغییر خاصی در سبک و سیاق فیلمسازی خود نداشته است.

 دلیل بزرگی که تماشاگر را به تماشای « کاپون » وا می دارد، نام آل کاپون است. زندگی پر فراز و نشیب این گنگستر دستمایه ساخت فیلمهای سینمایی بسیاری شده و حالا تماشاگر انتظار دارد تا با تماشای « کاپون » زوایای تازه ای از زندگی کاپون که پنهان مانده و سبب شده تا دغدغه کارگردان برای ساخت اثر شود را تماشا کند. اما زمانی که به تماشای فیلم می نشینیم، با یکی از بی اهمیت ترین بخش های زندگی آل کاپون مواجه می شویم که هیچ اطلاعات جدیدی از زندگی این گنگستر در اخیتار تماشاگر قرار نمی دهد. فیلم زمانی که آغاز می شود او در بدترین شرایط بیماری خود قرار دارد و در عمارت خود روزهای آخر زندگی را سپری می کند. جاش ترنک در طول فیلم مصیبت های یک مرد مبتلا به سیفلیس عصبی را به تصویر می کشد که چراغ زندگی او رو به خاموشی است، اما چرا باید برای به تصویر کشیدن چنین موقعیتی، نام « آل کاپون » را ضمیمه فیلم کنیم؟

کاپون ( Capone )

نام کاپون با فعالیت های گنگستری گره خورده است و تصور هر موقعیت دیگری جز آنچه تاریخ درباره کاپون نوشته، یک تصمیم عجیب و بیهوده تلقی می شود. فیلم « کاپون » نیز به موضوعات جانبی روزهای آخر زندگی کاپون می پردازد. مشکلات ذهنی و عدم تشخیص واقعیت از خیال، بیشترین دقایق فیلم را تشکیل می دهند. ترنک از این فرصت استفاده کرده تا در اوهام کاپون، گریزی به گذشته پر ماجرای او بزند و این ارجاعات صرفاً با به تصویر کشیدن چند دقیقه ای برخی اتفاقات قدیمی رقم خورده است که هیچ هدف و مفهومی را دنبال نمی کند. این تصاویر پراکنده و بی هویت هستند و صرفاً یک سایه از اقدامات کاپون را شامل می شوند. اینکه کاپون گنگستر ترسناکی بوده را تمام مردم جهان می دانند، اما فیلم قرار است چه چیز بیشتر از دانسته های تماشاگر در اختیارمان قرار دهد؟ پاسخ هیچ است.

ما در طول فیلم با کاپونی مواجه هستیم که اختیاری بر روی دفع ادرار خود ندارد و حتی در هنگام خواب نیز جای خود را بارها کثیف می کند. او نمی تواند به راحتی صحبت کند و در درمانده ترین حالت زندگی خود به سر می برد. سوال مهم اینجاست که چرا باید درباره آل کاپون، چنین مواردی برای تماشاگر اهمیت پیدا کند؟ آیا تماشاگری که به تماشای « کاپون » نشسته، علاقه ای به موضوعات مهم زندگی او از جمله فروش غیرقانونی مشروبات، قمارخانه ها، کشتن یک دوجین آدم، دوران پر ماجرای زندانی شدنش و انتقالش به آلکتراز و بسیاری موارد دیگر نداشته و صرفاً کنجکاو بوده تا کاپون را در بستر بیماری در حالی که توانایی کنترل ادرار خود را ندارد ببیند؟

کاپون ( Capone )

متاسفانه ترنک حتی برای پرورش ایده ضعیف خود درباره آل کاپون نیز به اندازه کافی هوشیار نبوده است. در فیلم « کاپون » شخصیت های مکمل بسیاری حضور دارند که خرده روایت هایی را در طول داستان رقم می زنند که در کمال تعجب، هیچکدامشان بسط و گسترش نمی یابند و در حد سوال های بی پاسخ باقی می مانند. مسئله پسرِ دیگر کاپون یکی از این موارد است که در طول فیلم چندین بار مطرح می شود اما هرگز به آن پرداخته نمی شود. ترنک حتی در میانه فیلم بحث پنهان کردن 10 میلیون دلار توسط کاپون را مطرح می کند و افرادی را به قصه اضافه می کند که در پی یافتن آن پول هستند. این موقعیت می توانست بستر مناسبی برای شکل گیری تقابل میان کاپون و اطرافیانش را مهیا کند اما در کمال تعجب، ترنک یکی از اعضای فامیل، چند گنگستر بی هویت، دکتر  و پلیس را وارد معرکه 10 میلیون دلاری می کند و بدون هیچ پیشرفتی در طرح اولیه، آن را به حال خود رها می کند!

در میان انبوه مشکلات فیلمنامه و کارگردانی « کاپون »، تنها بازی تام هاردی در نقش این گنگستر گرفتار شده در بستر است که توانسته اثر را تا حدی سرپا نگه دارد. گریم چهره هاردی اگرچه کمی اغراق شده به نظر می رسد، اما بازی هاردی در زیر این گریم سنگین قابل قبول است. هاردی برای ایفای نقش کاپون لحن و صدای خود را هم تغییر داده که این تغییر صدا گاهی شبیه به صدای نیک نولتی شده! با اینحال، می توان گفت که تام هاردی از معدود نکات مثبت فیلم محسوب می شود که حضورش در صحنه توانسته بخش کوچکی از ضعف های بزرگ اثر را بپوشاند.

کاپون ( Capone )

در نهایت باید گفت که « کاپون » اثری ضعیف و فراموش شدنی است که تماشای آن دانسته جدیدی به تماشاگر نمی افزاید. وضعیت « کاپون » مانند آن است که شما به سراغ ساخت فیلمی درباره فروغ فرخزاد بروید و به مدت 90 دقیقه ماجرای نان خریدن او از نانوایی محل و اتفاقات پیرامونش را به تصویر بکشید! احتمالاً خود جاش ترنک هم هدف مشخصی از نویسندگی و کارگردانی « کاپون » نداشته است. آل کاپون گنجینه ای از رخدادهای تاریخی را رقم زده که همگی آنها پتانسیل بالایی برای اقتباس سینمایی دارند اما جاش ترنک همه آنها را کنار گذاشته و ما را به سال آخر زندگی آل کاپون می برد که جز دفع کردن باد فتق و خراب کردن جای خواب خود، نکته ویژه دیگری برای تماشاگر نداشته است!

 

منبع : مووی مگ

۱۳ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

دانلود آهنگ جدید گرشا رضایی به نام دل ندارم

دانلود آهنگ گرشا رضایی به نام دل ندارم

Download New Song Garsha Rezaei Called Del Nadaram

دانلود آهنگ گرشا رضایی دل ندارم

متن آهنگ دل ندارم از سایت دوتار موزیک

دل ندارم که بمونی دل ندارم که بری
دل ندادم که ببینم واسه رفتن حاضری

چی عوض شد توو وجودم این نبودم قبل تو
مطمئن باش هرچی بودم این نبودم قبل تو

اینم از من اینم از تو اینم از این زندگی
گاهی رازاتو نمیشه حتی به خودت بگی

اون دوتاییا تموم شد اما باز دوسِت دارم
دوست دارم گوشه ی قلبت خودمو جا بذارم

من بهونت کرده بودم تا نفس باشی برام
میرم و میری و میدونی چقدر تورو میخوام

بر میگردم به گذشته از همیشه خسته تر
چیزی از دلم نمونده که بگم منم ببر

اینم از من اینم از تو اینم از این زندگی
گاهی رازاتو نمیشه حتی به خودت بگی

اون دوتاییا تموم شد اما باز دوسِت دارم
دوست دارم گوشه ی قلبت خودمو جا بذارم

دانلود از سایت ویت موزیت

دانلود با کیفیت اصلی

دانلود با کیفیت 128

۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

دانلود فیلم تورنا2 با کیفیت بالا و لینک مستقیم

فیلم تورنا2 ساخته بازیگر پر افتخار سینمای ایران سید جواد هاشمی می باشد.

 

این فیلم یک فیلم کودکان و نوجوانان و خانواده ها نیز مجذوب این فیلم می شوند که این فیلم را می توانید از سایت فردیس فیلم دانلود کنید.

 

فیلم تورنا2 ساخته بازیگر پر افتخار سینمای ایران سید جواد هاشمی می باشد،او همچنین نویسندگی و تهیه کنندگی فیلم تورنادو را بر عهده داشته است.نام فیلم که در ابتدا مخاطبین خود را به یاد فیلم های هالیوودی می اندازد درواقع یک فیلم موزیکال ایرانی در ژانر کودک و نوجوان می باشد،برای ساخت این فیلم سینمایی هزینه های زیادی صورت گرفته است که به گفته عوامل سازنده بیش از 50 درصد این فیلم روی پرده آبی فیلم برداری شده است.از جمله بازیگران اصلی «فیلم تورنادو» می‌توان به اکبر عبدی، کامران تفتی، بهنوش بختیاری، ارسلان قاسمی و الناز حبیبی اشاره کرد.

این فیلم یک فیلم کودکان و نوجوانان و خانواده ها نیز مجذوب این فیلم می شوند که این فیلم را می توانید از سایت فردیس فیلم دانلود کنید.

در فیلم سینمایی تورنادو بازیگرانی چون اکبر عبدی، کامران تفتی، بهنوش بختیاری، ارسلان قاسمی، الناز حبیبی، عباس جمشیدی فر، وحید نفر، امیر رونقی، فرزانه زهره وند، محسن رستمی، هادی نجفی، راستین عزیزپور، امیر رضا احمدی، نگار نافذ و محمد مهدی به ایفای نقش پرداخته انددر فیلم برای جذابیت بیشتر زبان بیگانگان به گونه ای متفاوت طراحی و استفاده گردیده که به نوبه خود کار خلاقانه ای بوده.

 

فیلم تورنا۲ در ۱۵ آبان ۱۳۹۸ در سینماهای سراسر کشور به اکران عمومی در آمد که توانست نظر خیل عظیمی از کودکان و نوجوانان را جلب کند و از این رو در ادامه اکران خود می توان امیدوار بود که این فیلم به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند تورنادو در روزهای پایانی اکران خود توانست به فروش گیشه حدود ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی برسد. در ادامه می توانید علاوه بر دیدن تیزر و اکران این فیلم در هنگام توزیع در شبکه نمایش خانگی از دانلود فیلم تورنا۲ بهره مند شوید و اوقات خوبی را در کنار فرزندان خود با دیدن ۹۰ دقیقه رقص و آواز و شادی خلق نمایید.

 

دانلود فیلم تورنا2 از سایت فردیس فیلم

۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

نقد و بررسی فیلم آتابای؛ و هر آنچه باید درباره این فیلم بدانید

فیلم آتابای کند است. آرام است. دیر شروع می‌شود. دیر شما را به دلش راه می‌دهد. چون ماجرا ماجرای تنهایی و سکوت سال‌های یک مرد است. ماجرای زمخت شدن. پنهان کردن آن لایه رقیق که همه خوب می‌شناسیمش. ما هم آن را بار‌ها پنهان کرده‌ایم تا دوام بیاوریم. داستان کاظم یا آتابای هم همین است. عاشقانه‌ای از وسط دشت‌های گسترده از میانه غربت یک داغ. آن اعجاز ساده از دست رفته زندگی.

آتابای: نیکی کریمی

کارگردان: نیکی کریمی
نویسنده: هادی حجازی فر
تهیه‌کننده: نیکی کریمی
بازیگران: جواد عزتی، هادی حجازی فر، سحر دولتشاهی، دانیال نوروش، مه لقا مینوش زاد

«آتابای» فیلمی به زبان ترکی به کارگردانی نیکی کریمی است که پیش از این «شیفت شب» را در مقام کارگردان به سی و سومین جشنواره فیلم فجر آورده بود و در سال ۹۵ هم به‌عنوان بازیگر و تهیه‌کننده «آذر» را به کارگردانی محمد حمزه‌ای در این رویداد سینمایی داشت. به نظر می‌رسد نیکی کریمی در این سال‌ها علاوه بر بازیگری بیشتر از گذشته علاقه‌مند به کسب تجربه در بدنه سینما و چرخه تولید و کارگردانی هم شده‌ است. اما شاید هنوز هم که هنوز است عده‌ای او را با فیلم «عروس» بشناسند، روزگاری که نامش تیتر یک رسانه‌ها و تصویرش چهره برتر سردر سینماها بود. حالا باید دید «آتابای» به‌عنوان پنجمین تجربه او در زمینه کارگردانی باز هم نام او را بر سر زبان‌ها می‌اندازد به‌گونه‌ای که با آوردن نام نیکی کریمی اولین فیلمی که از او به یادمان می‌آید «آتابای» باشد؟ از نکات جالب درباره «آتابای» این است که با ترکیب اعلام‌ شده فیلم‌ها، نیکی کریمی امسال تنها فیلمساز زنی است که در مقام کارگردان باید در این جشنواره با سایرین به رقابت بپردازد و شاید این کمترین سهم حضور کارگردانان زن در چند سال اخیر در جشنواره فیلم فجر بوده است. فیلمنامه این فیلم هم به قلم هادی حجازی‌فر و براساس طرحی از نیکی کریمی نوشته شده و در شهر خوی فیلمبرداری شده است. هادی حجازی‌فر، سحر دولتشاهی، جواد عزتی، دانیال نوروش، یوسفعلی دریادل و مه‌لقا می‌نوش ترکیب بازیگران این فیلم را تشکیل می‌دهند. در خبرهایی که از «آتابای» منتشر شده از آن به‌عنوان یک فیلم اجتماعی یاد شده است اما باید دید این فیلم ارتباطی با زندگی سرلشکر هادی آتابای از نظامیان دوران رضاشاه دارد یا نه.‌

نقد فیلم آتابای

نقد و بررسی فیلم آتابای؛ و هر آنچه باید درباره این فیلم بدانید


تو که ماه بلند آسمانی

گل‌بو فیوضی
اوایل باید کمی صبوری کنید. باید طاقت بیاورید پای فیلم و زبان آذری‌اش که راه ارتباط را میسر نمی‌کند مگر با خواندن زیرنویس. سخت است می‌دانم. تماشاگر ساده گیر سینمای ایران زیرنویس را برنمی‌تابد، اما باید صبوری کرد. برای این فیلم باید صبوری کرد. فیلم کند است. آرام است. دیر شروع می‌شود. دیر شما را به دلش راه می‌دهد. چون ماجرا ماجرای تنهایی و سکوت سال‌های یک مرد است. ماجرای زمخت شدن. پنهان کردن آن لایه رقیق که همه خوب می‌شناسیمش. ما هم آن را بار‌ها پنهان کرده‌ایم تا دوام بیاوریم. داستان کاظم یا آتابای هم همین است. عاشقانه‌ای از وسط دشت‌های گسترده از میانه غربت یک داغ. آن اعجاز ساده از دست رفته زندگی.

راندن در جاده همیشه تاریکی که یک بار در بیست‌و‌یک سالگی شاید به طلوع برسد و بعد سال‌ها بعد شاید روزی در چهل و اندی سالگی، پنجاه‌ویک سالگی. شصت‌ویک سالگی.

شنیده بودم فیلم خوب است. به‌قول سینمایی‌ها درآمده است، اما در سالن در سکوت و خلوتی نفسگیر آن چیزی میخکوبت می‌کند. یاد خودت می‌افتی و تمام آن روز‌های تنهایی و بغض درک نشده‌ای که نمی‌توانستی حرف بزنی. می‌رفتی. مدام از هر حرف و خاطره‌ای می‌گریختی. داستان همین است. هادی حجازی‌فر بعد از نقش‌های متفاوت تمام این سال‌ها حالا تمام قد ایستاده پای نقشی که خودش داستانش را نوشته است. در سرزمین پدری‌اش تصویربرداری می‌شود و به زبان مادری‌اش حرف می‌زند. سحر دولتشاهی در چند سکانس محدودی که بازی می‌کند درخشان و به اندازه است و دلت را می‌لرزاند و جواد عزتی که در چند فیلم اخیرش نشان داده است چه بازیگر توانا و باهوشی‌ست. و، اما پشت تمام این‌ها نیکی کریمی بر قله ایستاده است.

کارگردانی سر صبر و آگاهانه‌اش نوید آغاز دوران جدیدی از فیلمسازی او را دارد. همه چیز فیلم آن‌قدر سرجای خودش نشسته و دلچسب است که دیگر یادت می‌رود وسط فیلم نشسته‌ای. از آن طرف با چنان قاب‌های ثابت و درستی روبه‌رو هستی که انگار آمده‌ای به تماشای نمایشگاه عکس‌های لنداسکیپ از طبیعت باشکوه منطقه‌ای دورافتاده و داستانی عاشقانه را می‌شنوی و با اعجاز آهنگسازی حسین علیزاده دلت می‌خواهد یک بار دیگر تمام آن راه‌ها را بروی. عاشق شوی. بی‌قرار به جاده بزنی و راستش را بخواهید حتی که دیگر مهم نیست به عشقی برسی یا نه. آتابای مثل خیلی از ما می‌فهمد که سودای عاشقی به رسیدنش نیست به جسارت و شیدایی حاصل آن است که به تو جرأت می‌دهد خودت باشی پای خودت بایستی و تن بسپاری به جاده‌های دور راه‌های سخت.

منبع آتابای

۰۷ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۲۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

نقد و بررسی 1917: تماشایی ، تکان دهنده و با استعدادی زیبا ، مستحق تمام جوایزی است که خواهد گرفت

چنین ماجراجویی سر راست. آوریل 1917 ، جبهه غربی. یک سرباز جوان به نام لنس-اجباری بلیک (دین-چارلز چاپمن) یک مأموریت خطرناک انجام می شود. او می خواهد یک پیام از طریق No Man's Land را به یک گردان Devonshires منتقل کند ، و با حمله به برنامه ریزی شده برای روز بعد ، مخالفت کند.

آلمانی ها تازه به خط هندنبورگ عقب نشینی کرده اند - اما شناسایی هوایی نشان داد که عقب نشینی آنها یک دام است. اگر این پیشرفت پیش برود ، 1600 مرد ممکن است از بین بروند ، برادر بلیک در میان آنها است. بی رحمانه ، فرمانده او ، ژنرال ارینمور (کالین فرت) ، وی را دقیقاً به خاطر این انگیزه ناامیدکننده برای این کار انتخاب کرده است.

بلیک فقط یک سرباز دیگر به نام لنس کورفال شوفیلد (جورج مک کی) را با خودش می برد. در بالای سطح آنها به بیابان های منفجر شده از سیم خاردار ، اجساد و دهانه های پوسته می روند و راه خود را به داخل سنگرهای آلمانی می رسانند. آنها می فهمند که خط مقدم سابق واقعاً متروک بوده است - اما خطرات آنها با هم آغاز می شود.

از حالت خاموش فیلم همه رو به جلو است و روایتی خطی را دنبال می کند ، بی وقفه پیروان قهرمانان ما در مسابقه آنها ، هرچند کشور جنگ زده ، ساعت را دنبال می کند.

1917-film.jpg
ترس و وحشت: جورج مک کی به عنوان لنس کورف شوفیلد در سال 1917
برای اینکه ما را تا آنجا که ممکن است به سفرشان بکشیم ، همه از یک منظر فیلمبرداری شده اند ، فقط یک دوربین (یا به نظر می رسد) دنبال کردن بلیک و شوفیلد از نزدیک و همه زمانها مانند یک شخص ثالث نامرئی به سفر: از بعضی اوقات عقب نشینی می کنید. آنها از زیر سنگر هجوم می برند ، گاهی اوقات از پشت آنها را دنبال می کنند ، گاهی اوقات در کنار هم قرار می گیرند - فقط گاهی اوقات به اطراف نگاه می کنند تا آنچه را می بینند به ما نشان دهند. این دیدگاه بسیار مؤثر در پسر ترسناک آشویتس از لاوزلی نامس استفاده شده است.

و این تنها سبک تلخ نیست. هیچ برش یا ویرایش ظاهری وجود ندارد ، به طوری که به نظر می رسد همه این موارد طولانی مدت باشد ، در جریان مداوم ، بدون وقفه ، صرفه جویی در خاموشی واحد.

در واقع فیلمبرداری (بخش اعظم آن در Salisbury Plain و سایر مکانهای انگلیس ، که توسط مجموعه هایی در Shepperton Studios تکمیل شده است) 65 روز طول کشید که هفت یا هشت دقیقه به طول انجامید ، بعداً توسط مدیر عکاسی راجر Deakins و سردبیر Lee کنار هم قرار گرفت. اسمیت


بیشتر بخوانید
دین-چارلز چاپمن در سال 1917 ، شاخه های وحشتناک و جلال طلایی گلوب
با توجه به آنچه اکنون می توان با فن آوری دیجیتال انجام داد ، پیوستن به صحنه ها مانند این ، بنابراین به نظر پیوسته ممکن است چنین چالشی نباشد؟ با این حال ، این اثر بسیار قدرتمندتر از ابرقهرمان SFX پراکنده است ، و ما را ترغیب می کند که ما در حال اتفاق افتادن در فیلم به روشی تقریبا بی واسطه هستیم. این به خصوص برای داستانی مانند این مناسب است ، یک مسابقه ساده برای رسیدن به یک هدف قبل از اینکه خیلی دیر شود. نمایش برجسته ای از پیشرفت فنی برجسته وجود دارد. کارگردانی این فیلم توسط کارگردان سام مندس در سراسر استاد است.

با این وجود اشکالاتی نیز در این شیرین کاری وجود دارد. به عنوان یک بیننده ، شما در حقیقت آرزوی انتقال و نگارشی دارید - برای ویرایش. این جریان از وقایع مانند جریان نثر بدون توقف کامل ، پاراگراف یا فصل است. همه آنچه که در سفرشان اتفاق می افتد دارای علاقه برابر نیستند بلکه مدت زمان برابر دارند.

سپس آن دوربین کاملاً جالب و کنجکاوی وجود دارد که با آنها همگام است. کاملاً عالی از چابکی Roger Deakins است ، با این حال این کار انجام شده است ، خواه دوربین دستی یا موتور نصب شده باشد ، بر روی جرثقیل یا سیم. با این وجود نیازی نیست که یک مربی سینمایی باشید تا در بعضی مواقع پریشان شوید.

۰۳ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

نگاهی به فیلم «کوچه بی‌نام»: وقتی منطق داشتن از نان شب واجب‌تر است

فیلم «کوچه بی‌نام» به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی هاتف علیمردانی و از آثار شرکت‌کننده در بخش مسابقه سودای سیمرغ سی‌و‌سومین جشنواره سینمایی، داستانی دارد که در خانواده‌ای مذهبی در یکی از محله‌های مرکز شهر تهران می‌گذرد.

ساسان گلفر:

رعایت موازین منطقی دنیای بیرونی همیشه و در مورد همه آثار داستانی یا دراماتیک ضرورت ندارد، اما هر داستانی باید منطقی درونی داشته باشد و از آن پیروی کند. در مورد فیلمی که داعیه واقع‌گرایی و واقع‌نمایی اجتماعی را دارد، ضرورت وجود چنین منطقی که به منطق دنیای واقعی خیلی نزدیک باشد، به شدت احساس می‌شود و فقدان آن به معنی از دست رفتن همه‌چیز است.

تماشاگری که برای تماشای فیلمی مانند «کوچه بی‌نام» به سالن سینما می‌رود که مدعی گونه‌ای از «واقع‌گرایی اجتماعی» است، انتظار دارد که روابط و مسائلی منطقی را بر پرده ببیند و اگر این را نبیند، باورش به فیلم خدشه‌دار می‌شود و فیلمی که باورپذیر نباشد، هیچ واقعیتی را برای تماشاگر خود جا نمی‌اندازد. «کوچه بی‌نام» دقیقاً از همین محل ضربه خورده است.

فیلم «کوچه بی‌نام» به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی هاتف علیمردانی و از آثار شرکت‌کننده در بخش مسابقه سودای سیمرغ سی‌و‌سومین جشنواره سینمایی، داستانی دارد که در خانواده‌ای مذهبی در یکی از محله‌های مرکز شهر تهران می‌گذرد. پسر یک بیوه‌زن(پانته‌آ بهرام) که نسبت دوری با این خانواده دارد و از سال‌ها پیش در یک خانه با آنها زندگی کرده است، به ضرورتی شغلی قرار است به خرم‌آباد برود. نوعی دل‌دادگی میان او و یکی از سه دختر خانواده به‌وجود آمده که مادر پسر از آن رضایت ندارد و به همین علت از سفر او استقبال می‌کند. پدر خانواده (فرهاد اصلانی) برای این سفر ناگهانی به جای اتوبوس، بلیت هواپیمایی تهیه می‌کند. هواپیما سقوط می‌کند و همه مسافران آن کشته می‌شوند، در حالی‌که خانواده مطمئن نیستند مسافرشان سوار هواپیما شده باشد. در همین حال، دختر دیگر خانواده (که نقش او را باران کوثری بازی می‌کند) دلباخته مردی میان‌سال (با بازی امیر آقایی) شده است که همسر و فرزند دارد و پنهانی با او قرار می‌گذرد و مادر خانواده (فرشته صدر عرفایی) از فرزندانش انتظار دارد دقیقاً از موازین شرعی و عرفی پیروی کنند...

فیلم‌نامه‌ای که هاتف علیمردانی برای فیلم خود نوشته است، آنقدر -به اصطلاح- «حفره» و «سوراخ» دارد که به آبکش شبیه شده است. مقدمه‌ طولانی فیلم حدود نیم ساعت طول می‌کشد و شخصیت‌ها در موقعیت‌های شلوغ و کاملاً نامناسب از لحاظ سرنخ دادن به تماشاگر معرفی می‌شوند، طوری که به زحمت در میان آن‌همه شلوغی می‌توان تشخیص داد که بیوه‌زن چه نسبتی با این خانواده دارد؛ نکته‌ای بسیار حساس که مبنای درام قرار گرفته است (و به احتمال زیاد با نیم نگاهی به فیلم نامزد جایزه اسکار «آگوست در اُسیج کانتی» ساخته و پرداخته شده است). در ابتدای فیلم و در میانه مناسبتی مذهبی، پسر بیوه‌زن خیلی راحت در کنار دختر وسطی خانواده نشسته است و گوشی موبایلی با او رد و بدل می‌کند، طوری که تماشاگر تصور می‌کند آن دو خواهر و برادر هستد. اگر جایی در لابلای دیالوگ‌هایی شلوغ و اغلب بی‌اهمیت به گوش تماشاگر نخورده باشد که بیوه‌زن دختر عموی پدر خانواده است، تماشاگر احساس می‌کند که احتمالاً خواهر او یا شاید همسر دوم اوست. اما تا اینجا هنوز به «حفره‌های فیلم‌نامه» نرسیده‌ایم و فقط «سرنخ‌های نامناسب» داشته‌ایم که بیشتر به «کارگردانی» اثر مربوط می‌شود.

وقتی این زمینه‌چینی‌های طولانی و غلط که بیشتر به پرسه‌ای بی‌هدف شبیه است، به پایان می‌رسد، ناگهان اتفاقی با بار دراماتیک و عاطفی شدید می‌افتد که متأسفانه می‌توان آن را به کلی از داستان حذف کرد: پسربچه‌ای در چاه می‌افتد و دقیقه‌ای بعد با حضور مأموران آتش‌نشانی، پدر خانواده او را کاملاً سالم و در حالی که حتی لباس‌هایش لک برنداشته است، از چاه خارج می‌کند و حتی به خود زحمت نمی‌دهد که او را به پزشک نشان بدهد. مشکل این است که هم چاه بعداً به شکلی بی‌قاعده و غیر منطقی کاملاً از داستان و زندگی این اشخاص حذف می شود و هم پسربچه؛ و از همه بدتر، این اتفاق به لحاظ زمان‌بندی داستان در بدترین جای ممکن می‌افتد و گره دراماتیک اصلی، درست یک لحظه‌ پس از پایان این ماجرا انداخته می‌شود. تماشاگر تا اینجا به هر مصیبتی که شده از مقدمه کسالت‌بار فیلم عبور کرده است و برای حفظ توجه او دیگر نیاز به چنین تمهیدی نیست.

سقوط هواپیما به جای آنکه «گره»‌های بیشتر و بیشتر بسازد، «حفره»‌های بیشتر و بیشتری را درست می‌کند. دختر خانواده بلافاصله بعد از این اتفاق به اطلاعات فرودگاه تلفن می‌زند و متوجه می‌شود که نام عضو خانواده‌شان در فهرست مسافران نیست (در واقعیت، گرفتن چنین اطلاعاتی در این شرایط غیر ممکن است) و بعد دوباره به این نتیجه می‌رسد که او در میان مسافران بوده است... و یک روز بعد از حادثه که طبیعتاً اسامی دقیق تمام مسافران منتشر شده است، هیچ کس به خود زحمت دوباره پرسیدن این سؤال حیاتی را نمی‌دهد.

رفتارهای مادر پسر هم از منطق مشخصی پیروی نمی‌کند. ظاهراً او فقط واکنش روانشناختی انکار را نشان می‌دهد و به نوعی جنون احتمالاً موقتی دچار شده است، اما شواهد مبهمی حکایت از آن دارد که اظهارات او در مورد اینکه پسرش به او تلفن زده است، پر بیراه نیست... به هر حال در این بافت داستانی نمی‌توان تا این اندازه همه چیز را گنگ و پا در هوا به حال خود رها کرد و اسم آن را هم «پایان باز» گذاشت.

مشکل بزرگ دیگر «تحولات» شخصیتی یک شبه شخصیت‌های داستان است که در حال و هوای ساده‌انگارانه درام‌های سی سال پیش، ناگهان از این رو به آن رو می‌شوند. این‌همه مقدمه چینی و مثلاً شخصیت‌پردازی با دو جمله که میان مادر و دختری رد و بدل می‌شود، ناگهان به هم می‌ریزد و دختر و مادر و پدر و لابد عده‌ای دیگر در زندگی خود شیوه دیگری را در پیش می‌گیرند.

بازی باران کوثری برای ساختن شخصیتی خاص در مجموع متقاعد کننده است و بازی فرهاد اصلانی نیز اگر مشکل صدابرداری و درست شنیده نشدن صدای او وجود نداشت، می‌توانست خیلی بهتر از این باشد. فرشته صدرعرفایی و پانته‌آ بهرام هم تلاش خود را کرده‌اند، اما نمی‌توان از بازیگران توانا انتظار داشت در تار و پود متنی که درست پرداخت نشده است، جا بیفتند و به نتیجه برسند.

مسائلی مانند سنت و مدرنیته، مذهب، شرع، عرف، خانواده، گسست نسل‌ها در گوشه و کنار فیلم پشت سر هم مطرح می‌شوند. انتظار درستی نیست که بخواهیم نویسنده و کارگردان برای همه این پرسش‌ها یا حتی یکی از آنها پاسخی داشته باشد، اما این انتظار بی‌جایی نیست که از او بخواهیم لااقل یک پرسش درست و دقیق مطرح کند و دست‌کم با صراحت به یک نکته بپردازد و همه‌چیز را گنگ و مبهم و میان زمین و هوا رها نکند.

در نهایت پرسشی که مطرح است اینکه چرا «کوچه بی‌نام»؟ اگر نام کوچه محل سکونت این شخصیت‌ها مثلاً «بانام»، «حسنی»، «توکل‌زاده»، «درخشان»، «کاج» یا «گلایل» بود آیا تماشاگر از این ماجرا و مفاهیم مطرح شده برداشت دیگری پیدا می‌کرد؟ شاید تنها وجه تسمیه‌ای که بتوان برای این عنوان پیدا کرد، ابهامی است که در آن احساس می‌شود، ابهامی که متأسفانه به تمام اجزاء فیلم سرایت کرده است.

منبع آنا

۲۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

نقد فیلم درخت گردو؛ سردشت و اینک آخرالزمان

همان اوایل فیلم «درخت گردو» آخرین ساخته‌ی محمدحسین مهدویان صحنه‌ای وجود دارد که قهرمان مرد فیلم، قادر، به اطرافش نگاه می‌کند و دنیایی که در عرض نصف روز زیر و رو شده است. قاب واید هادی بهروز، صدای سرفه‌ی بی‌امان مردم و صورت‌های سوخته و تاول زده لرزه به اندام‌تان می‌اندازد. این یک قاب آخرالزمانی است. اوج مهارت کارگردانی محمدحسین مهدویان و در حد و اندازه‌ی استانداردهای بهترین فیلم‌های آخرالزمانی دنیا.

نوشتن از فیلم «درخت گردو» بدون این که بخواهیم احساساتی بشویم کار سختی است و اصلا به نظرم کار غیرممکنی است. این فیلم ساخته شده تا عواطف انسانی مخاطبش را هدف قرار بدهد. تقریبا یک ربع بعد از شروع فیلم پشت سر هم ضربه‌های عاطفی به تماشاگر وارد می‌شود. تفاوتش با بقیه‌ی فیلم‌هایی که می‌خواهند به زور تماشاگر را زیر بار تکانه‌های احساسی قرار بدهند این است که مهدویان نه با دیالوگ، نه با داد و بیداد که با ابزار سینما، با تصویر و بازی بازیگران این حس را در مخاطبش ایجاد می‌کند.

دیدن «درخت گردو» از مهدویان خیالم را راحت کرد که حالا می‌شود درباره‌ی سینمای مهدویان صحبت کرد. فیلم به فیلم تجربه‌های روایی‌اش را تغییر داده و در کارگردانی پخته‌تر شده است. در حالی که اکثر استعدادهای سینمای ایران از روایت ملودرام‌ می‌ترسند و تصور می‌کنند ملودرام ژانری است که نمی‌تواند توجه‌ها را جلب کند. در سال‌های اخیر ملودرام به جز در فیلم‌های فرهادی از سینمای ایران کم‌کم حذف شده است و حالا مهدویان یکی از بهترین ملودرام‌های تاریخ سینمای ایران را با پس‌زمینه‌ی جنگ ساخته است.

«درخت گردو» از آن فیلم‌هایی است که در زمان درستی ساخته شده و این هم هوشمندی سازنده‌اش را نشان می‌دهد. در شرایطی که کشور در بزنگاهی تاریخی قرار گرفته فیلم مهدویان علیه فراموشی است. یادمان می‌آورد که جنگ چه پدیده‌ی مخوفی است و چطور مردم بی‌گناه را قربانی می‌کند. «درخت گردو» فیلمی ضدجنگ است. فیلمی انسانی و به طرز نفس‌گیری تلخ. تلخی عمیقی که از واقعیت جنگ می‌آید. اول فیلم نوشته شده که براساس یک داستان واقعی است و کارگردان هم فیلمش را کاملا واقع‌گرایانه نوشته. پیمان معادی حق مطلب را در مورد کاراکتر مرد قهرمانی که نقش‌اش را بازی می‌کند ایفا کرده است.

بدون معادی فیلم «درخت گردو» نمی‌توانست تا این حد تاثیرگذار ظاهر شود. استانداردهای بازیگری را با نقش‌آفرینی‌اش تغییر داده است. جوری که بار سنگین اندوه را با چهره‌اش نمایش می‌دهد و قامتی که مشخص است زیر حجم مصایب دارد خم می‌شود اما سعی می‌کند خودش را حفظ کند و سر پا بماند.

فیلم البته که بدون نریشن و صدای مینا ساداتی هم می‌توانست کار خودش را انجام بدهد و حتی به نظرم بهتر هم بود هر چند گذاشتن تمام بار فیلم روی شانه‌ی بازیگران و تصاویر ریسک محسوب می‌شد و قطعا مهران مدیری انتخاب چندان مناسبی برای نقش دکتر نبود و قاعدتا معادلات مالی باعث شده که مدیری جلوی دوربین برود اما این نقاط ضعف در کلیت فیلم «درخت گردو» تاثیر چندانی نمی‌گذارند. فیلم به حدی تاثیرگذار است و کار خودش را در برانگیختن احساسات‌تان درست انجام می‌دهد که نمی‌شود با گفتن ضعف‌هایش از ارزش‌هایش کم کرد.

«درخت گردو» البته حاصل همکاری یک مثلث درخشان است که از «ایستاده در غبار» تا امروز کنار هم بوده‌اند. هادی بهروز با همان فیلم «ایستاده در غبار» ثابت کرد که چه فیلمبردار درجه یکی است. فیلم به فیلم کارش سخت‌تر شد و حالا در «درخت گردو» به یک کمال رسیده است. در تصویربرداری سکانس‌های مربوط به سال ۱۳۹۵ با فیلتر رنگی آبی روی زمینه‌ی برفی و در سکانس‌های مربوط به سال ۱۳۶۶ با فیلتر خاکی و همان شیوه‌ی فیلمبرداری که در دو فیلم اول مهدویان به کار برده بود تا اتمسفر و فضای دهه‌ی شصت را بازآفرینی کند. هادی بهروز برای مجموعه‌ی کارهایش در فیلم‌های مهدویان شایسته‌ی بیشترین تحسین‌هاست.

موسیقی حبیب‌ خزایی‌فر در فیلم «ماجرای نیمروز ۲: رد خون» قرار بود فضای ملودرام فیلم را تشدید کند و گاهی زیادی بود اما در «درخت گردو» حضور موسیقی خزایی‌فر به درآمدن حس صحنه‌ها کمک می‌کند علاوه بر این که اگر آن‌قدر مقاومت داشتید که در طول فیلم بغض‌تان نشکند آن موسیقی پایانی روی تیتراژ با یک علیرضا قربانی درجه یک و ترانه‌ای ملی بالاخره مقاومت‌تان را در هم می‌شکند.

«درخت گردو» به لحاظ سینمایی یک فیلم آخرالزمانی درخشان است و به لحاظ احساسی فیلمی ملی که مردم را به هم نزدیک می‌کند. ما در چشیدن رنج جنگ شریک بوده‌ایم و این فیلمی علیه فراموشی است. برای آن‌هایی که جنگ را دیده‌اند که به خاطر بیاورند چه بر سر ایران آوردند و برای آن‌هایی که متولد ۶۷ به بعد هستند تصویری دقیق و روشن از آن چه بر تاریخ این مملکت گذشته است.

دیدن فیلم به کسانی که بیماری قلبی یا ناراحتی خاصی دارند توصیه نمی‌شود. خیلی جدی این فیلم غم‌انگیز‌تر و تلخ‌تر از آن است که حتی دوباره بشود آن را دید. همان دفعه‌ی اول دیدنش تاثیرش را رویتان می‌گذارد. امکان ندارد تصویر زیر دوش پدر و بچه‌هایش را از یاد ببرید. تا آخر عمر همراهتان می‌ماند و هر بار یادآوری‌اش تنتان را می‌لرزاند.

از این نظر «درخت گردو» شبیه «فهرست شیندلر» اسپیلبرگ است. فیلمی انسانی که رنجش بیشتر از آن است که بتوانید دوباره آن را ببینید اما هر جا صدای موسیقی‌اش را بشنوید یا قابی ببینید یا اسمش بیاید تصاویرش جلوی چشم‌تان زنده می‌شود. حالا ما فیلمی در تاریخ سینمایمان داریم که در نشان دادن چهره‌ی زشت جنگ و ستمی که بر ما رفته در حکم یک سند تاریخی عمل می‌کند.

«درخت گردو» فیلمی مهمی برای سینما و برای مردم ایران است.

منبع : دیجی کالا

۲۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

دانلود فیلم یک بزرگراه رو تمیز کن دوبله فارسی Adopt a Highway 2019

دانلود فیلم Adopt a Highway 2019 دوبله فارسی با لینک مستقیم

دانلود رایگان دوبله فارسی فیلم یک بزرگراه رو تمیز کن 2019 با کیفیت عالی

کیفیت BluRay 1080p 720p دوبله فارسی 

Adopt a Highway 2019

دانلود فیلم یک بزرگراه رو تمیز کن دوبله فارسی 2019

ژانر : درام 

محصول : 2019 آمریکا

امتیاز: 10/6.2

زبان: دوبله فارسی

کارگردان : Logan Marshall-Green

بازیگران : Elaine Hendrix, Ethan Hawke, Christopher Heyerdahl

خلاصه داستان فردی سابقه دار کودکی را آشغال دانی پیدا می کند و تصمیم می گیرد تا تمام زندگیش را صرف او کند تا کودک زندگی خوبی داشته باشد و …

 

.:: لینک های دانلود فیلم یک بزرگراه رو تمیز کن دوبله فارسی ::.

دانلود فیلم با کیفیت ۱۰۸۰p

دانلود فیلم با کیفیت ۷۲۰p

دانلود فیلم با کیفیت ۴۸۰p

دانلود صوت دوبله فارسی جداگانه

دانلود تریلر


پیشنهاد فردیس فیلم: دانلود فیلم کالیبر Calibre 2018 دوبله فارسی


فیلم یک بزرگراه رو تمیز کن

دانلود فیلم یک بزرگراه رو تمیز کن دوبله فارسی Adopt a Highway 2019

Storyline

About a convict -Russ Millings – who has just been released from prison after serving 20 years for possessing an ounce of marijuana. The world outside, changed beyond his recognition, seems like seen through a glass pane and moves at a different pace. He diligently fulfills his tasks, but human contact is a forgotten and scary concept to him. Still on parole and working in a burger joint, one night he finds an abandoned baby in a dumpster. Unsure of what to do, and caught between being overwhelmed by affection and panic, Russ starts to ‘thaw’.

۲۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

معرفی سایت دانلود فیلم ایرانی

معرفی سایت دانلود فیلم ایرانی

همه ما برای پرکردن اوقات فراغت خود به دنبال سرگرمی هستیم ؛ بعضی افراد برای پرکردن این زمان خالی به  مسافرت و خوش گذرانی می روند ، اما بعضی دیگر از افراد به دلایل عدیده نظیر هزینه های بالای سفر ، کسالت داشتن ، داشتن فرزند کوچک ، نتوانستن رها کردن خانه و کاشانه به دلیل امنیتی و ... از رفتن به مسافرت اجتناب نموده و ترجیح می دهند که در منزلشان بمانند و خودشان را با نگاه کردن به تلویزیون و سریال ها سرگرم کنند ؛ در این جا ، توصیه دیگری که برای این عزیزان داریم این است که ، بهتر است آن ها علاوه بر پرداختن به فیلم های تلویزیون ، با تماشای فیلم های سینمایی جدید و دانلود فیلم ایرانی اوقات فراغت خود را بهتر از قبل سپری کنند یا این که می توانند نهایت لذت را با نگاه کردن به این فیلم ها در کنار عزیزانشان یا مهمانانشان ببرند و نیز آن ها را با خاطره ای خوش از منزلشان راهی خانه خودشان کنند ؛ این امر باعث خواهد شد که شما از پذیرایی خود در ذهن مهمانتان یک خاطره ماندگار و خوب بسازید  .

بسیاری از افراد فکر می کنند که دانلود فیلم ایرانی و نگاه کردن به آن فقط برای خانم های خانه دار و افراد بیکار بهتر است ؛ اما در اینجا باید این نکته ذکر شود که حتی افراد شاغل نیز ، می توانند با دانلود انواع فیلم و نگاه کردن به آن در محل کارشان ، در زمان هایی که می خواهند برای لحظاتی به استراحت بپردازند ، می توانند با تماشای این فیلم ها خستگی را  از تن خود به در کرده و دوباره به انجام کارشان مشغول شوند .

تماشای فیلم یکی از بهترین روش هایی است که افراد می توانند برای سرگرمی و هم چنین لذت بردن از اوقات بیکاریشان آن را انجام دهند .

در ادامه این مطلب ، ما یکی از بهترین سایت های  دانلود فیلم را به شما معرفی خواهیم کرد ؛ شما  می توانید با مراجعه به این سایت و بهره مندی از امکانات آن به خواسته های خود از دنیای فیلم و سریال برسید و بهترین آن ها را دانلود کنید :

 

دانلود فیلم مطرب

با دانلود فیلم مطرب از لحظاتتان نهایت لذت را ببرید . در زیر به ویژگی هایی که با دانلود این فیلم به آن پی خواهید برد را ، بیان خواهیم کرد  :

  • سال انتشار و تولید فیلم : این فیلم در سال 1395 انتشار یافته و در سال 1397 به عرصه تولید راه یافته است .
  • کشور تولید کننده : فیلم مطرب در ایران تولید شده است .

 

  • کارگردانی ، نویسندگی و تهیه کنندگی : تمامی مسئولیت های مهم این فیلم از قبیل کارگردانی ، نویسندگی و تهیه کنندگی ، به عهده " مصطفی کیایی " بوده است .

 

  • مضمون فیلم : موضوع این فیلم کمدی – اجتماعی بوده و شما می توانید این فیلم را به صورت دسته جمعی با خانواده یا دوستان خود تماشا کنید و لحظاتی پر از خنده و خوشحالی را کنار یکدیگر تجربه کنید . 

 

  • زمان : هم چنین مدت زمان پخش فیلم سینمایی مطرب ، به مدت 92 دقیقه می باشد .

 

  • نوع فیلم : این فیلم ، از نوع فیلم های سینمایی می باشد .

 

  • کیفیت فیلم از نظر تصویر وصداسازی : با دانلود فیلم مطرب ، فیلمی با کیفیتی بی نظیر ، آماده تماشا توسط شما عزیزان می باشد .

 

 

  • مخاطب فیلم : مخاطبان این فیلم بزرگسالان هستند و والدین عزیز ، پس از تماشای این فیلم می توانند به صلاحدید خود اجازه تماشای آن را به فرزندانشان نیز بدهند .

 

  • بازیگران فیلم : شما با دانلود فیلم سینمایی مطرب ، شاهد هنرنمایی بازیگران محبوب و معروف کشورمان خواهید بود ، که نام برخی از آن ها عبارتند از : پرویز پرستویی ، الناز شاکردوست ، مهران احمدی ، حسین امیدی ، امین مقدم و محسن کیایی .

 

 

 

 

دانلود فیلم‌های ایرانی با کیفیت از سایت فردیس فیلم

فیلم مطرب

 

  • خلاصه کوتاهی از فیلم مطرب : این فیلم مربوط به یک خانواده ایرانی می باشد که به استانبول مسافرت کرده اند و طی این مسافرت اتفاقاتی برای آنان رخ می دهد . اگر بخواهیم به یکی از دیالوگ های معروف فیلم مطرب اشاره کنیم ، می توانیم دیالوگ" اینا امثال ما رو قبول ندارند بهمون میگن مطرب " را مثال بزنیم .

دانلود فیلم‌های ایرانی با کیفیت از سایت فردیس فیلم

نمای دیگری از فیلم مطرب

 

اگر با تعریف هایی که درباره این فیلم از زبان اطرافیانتان شنیده اید یا خواندن این مطلب کنجکاو وعلاقه مند به دانلود فیلم مطرب و تماشای آن شده اید ،پیش نهاد می کنیم حتما یه سر به سایت فردیس فیلم بزنید.

 

 

 

 

فردیس فیلم  ؛ یکی از مرجع های معتبر و  با کیفیت دانلود فیلم ایرانی

دانلود فیلم ایرانی با کیفیت HD  و لینک مستقیم ، در سایت فردیس فیلم در دسترس طرفداران فیلم ایرانی قرار دارد .

فیلم سینمایی مطرب تا به اکنون امکان نمایش و پخش خانگی نداشته و بر روی پرده سینما اکران می شد ، اما اکنون باکس دانلود این فیلم زیبا و تماشایی برای راحتی و جلب رضایت شما عزیزان ، در سایت فردیس فیلم ، قرار داده شده است .

 سایت فردیس فیلم منبع بسیار مناسبی برای دانلود فیلم ایرانی و خارجی می باشد ؛ شما می توانید با مراجعه به این سایت و یک جست و جوی ساده ، فیلم مورد نظر خود را یافته یا با وارد کردن کلمه کلیدی دانلود فیلم ایرانی تمامی فیلم های ایرانی را در سایت فردیس فیلم مشاهده کنید و فیلم انتخابی خود را با کیفیت بالا دانلود و تماشا کنید .

افرادی که به دانلود فیلم ایرانی علاقه دارند با مراجعه هر روزه به سایت فردیس فیلم به آدرس https://fardisfilm.ir می توانند از وجود لینک های دانلود فیلم های جدید ایرانی ، مطلع شده  و  فیلم مد نظر خود را در بالاترین سرعت دانلود و ذخیره کرده و به تماشای این فیلم های جذاب و دیدنی بپردازند .

۲۴ بهمن ۹۸ ، ۱۹:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده

بیوگرافی و بهترین فیلم های جیم کری؛ نابغه کمدی هالیوود

چهل سال از فعالیت هنری جیم کری، کمدین و بازیگر مشهور و محبوب کانادایی‌تبار می‌گذرد. در میان بهترین فیلم های جیم کری در طی این سالها، «درخشش ابدی یک ذهن پاک» به عنوان یک اثر درخشان جدی، بیش از دیگر آثارش مورد توجه و تحسین قرار گرفت.
بهترین فیلم های جیم کری
 
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر - جیم کری کمدین مشهور کانادایی‌تبار، یکی از برترین استعداد‌های کمدی در قرن حاضر است. یک نامزدی بفتا، دو جایزه گلدن گلوب از میان هفت نامزدی، ۱۱ جایزه ام.تی.وی از میان ۲۵ نامزدی، سه نامزدی جوایز ساترن و یک نامزدی جایزه گرمی، مهمترین دستاورد‌های حرفه‌ای او در طول ۴۰ سال فعالیت هنری به شمار می‌رود. با ما همراه باشید تا با این کمدین محبوب و برترین نقش‌آفرینی هایش بیشتر آشنا شوید.
 

بیوگرافی جیم کری

جیمز یوجین کری (James Eugene Carrey) بازیگر، کمدین، نویسنده و تهیه‌کننده کانادایی آمریکایی در ۱۷ ژانویه ۱۹۶۲ در ایالت اونتاریوی کانادا به دنیا آمد. تجربه نمایش‌های کمدی را از کودکی و در همکاری با پدر ساکسیفونیستش آغاز کرد. ۱۹ ساله بود که به لس آنجلس رفت و با سماجت و پشتکار، همه‌ی تلاشش را برای اثبات استعداد بازیگری و کسب اسم و رسمی در این حرفه، خرج کرد.

سال ۱۹۸۲ در یک استندآپ تلویزیونی ظاهر شد و این روند را در سال‌های بعد هم ادامه داد تا جایی که به عنوان یک استندآپ کمدین محبوب، به شهرت لازم رسید. حضور در فیلم‌های متوسط و سریال‌های تلویزیونی در سال‌های ابتدایی دهه نود، نام کری را به عنوان کمدین ثبت کرد اما، از سال ۱۹۹۴ بازی در نقش اول‌های سینمایی بود که اوج شهرت را برایش به همراه آورد.

بازی و نویسندگی در فیلم کمدی «کاراگاه حیوانات» در ۱۹۹۴ سکوی پرتاب جیم کری شد. در ادامه و در همان سال، دو فیلم «ماسک» و «احمق و احمق‌تر» هم از او اکران شد تا نام جیم کری به عنوان ستاره کمدی هالیوود بر سر زبان‌ها بیفتند. اولین نامزدی جایزه گلدن گلوب در بخش بهترین بازیگر مرد کمدی یا موزیکال را با کمدی فانتزی «ماسک» کسب کرد.

دو سال بعد کمدی سیاه «پسر کابلی» یک رکورد را برای جیم کری به همراه آورد. او که به کمدین موفق و مشهوری بدل شده بود، نامش را بعنوان گران‌ترین بازیگر کمدی (اولین بازیگر هالیوود که ۲۰ میلیون دلار دستمزد داشت) در تاریخ سینما به ثبت رساند. در سال ۱۹۹۷ برای بار دوم با فیلم «دروغگو دروغگو» نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر کمدی یا موزیکال را بدست آورد.

کمدی علمی تخیلی «نمایش ترومن» در ۱۹۹۸ به بهترین اجرای جیم کری تا آن زمان مبدل شد و اولین جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام را برایش به ارمغان آورد. سال بعد هم این دستاورد با «مرد روی ماه» تکرار شد و دومین جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد کمدی را تقدیم جیم کری کرد. همکاری با «ران هاوارد» در سال ۲۰۰۰ و در اثر فانتزی «چگونه گرینچ کریسمس را دزدید» بار دیگر او را شایسته نامزدی گلدن گلوب اعلام کرد.

مهمترین و متفاوت‌ترین اتفاق زندگی حرفه‌ای جیم کری در ۲۰۰۴ رخ داد. او در رمنس دراماتیک «درخشش ابدی یک ذهن پاک» ثابت کرد که خارج از دنیای کمدی هم می‌تواند بدرخشد. این اثر زیبا بار دیگر نامزدی جایزه گلدن گلوب و اولین نامزدی جایزه بفتای بهترین بازیگر نقش اول مرد را در کارنامه‌ی کری به ثبت رساند. «سلسله حوادث ناگوار لمونی اسنیکت»، «دوستت دارم فیلیپ موریس»، «سرود کریسمس» و «پنگوئن‌های آقای پاپر» تعداد دیگری از فیلم‌های این بازیگر بودند که مورد اقبال عمومی قرار گرفتند. آخرین اثری که به زودی از کری به روی پرده خواهد رفت، فیلم لایو اکشن/انیمیشن «سونیک خارپشت» است که در تاریخ ۱۴ فوریه ۲۰۲۰ (۲۵ بهمن ۱۳۹۸) اکران خواهد شد. در ادامه این مطلب ده اثر از بهترین فیلم‌ های جیم کری را مرور خواهیم کرد.
 

بهترین فیلم های جیم کری بر اساس دیدگاه مخاطبان IMDB

ترتیب فیلم‌ها بر اساس امتیاز IMDB از کمترین به بیشترین فهرست شده است.

۱۰. پسر کابلی (The Cable Guy 1996)

  •  کارگردان: بن استیلر
  • IMDB      6.1/10
تریلر پسر کابلی با تم کمدی سیاه، روایت مضحک ترسناکی دارد. قصه مردمان تنهای عصر حاضر که در حصار مدرنیته و دنیای ماشینی، احساساتشان کمرنگ و بعضا بی‌رنگ جلوه می‌کند. چیپ داگلاس (پسر کابلی) با بازی جیم کری، مرد تنهایی است که از بی‌توجهی رنج می‌برد و به دنبال دوستی می‌گردد که دقایقی را با او سپری کند. تنها همدم او از دوران کودکی برنامه‌های تلویزیونی بوده و حال خود برای نصب تلویزیون به خانه‌های مردم می‌رود. در یکی از این خانه‌ها با مرد جوانی طرح دوستی می‌ریزد، ولی توجهی که باید را دریافت نمی‌کند. اجرای خوب کری در قامت دوستی که می‌تواند تبدیل به دشمن شود، جایزه بازیگر محبوب جوایز برگزیده کودکان و دو جایزه ام.تی.وی بهترین شرور و بهترین عملکرد کمدی را برایش به ارمغان آورد. دستمزد کری هم برای این فیلم، او را به عنوان گرانترین بازیگر کمدی مطرح ساخت.
 

 بهترین فیلم های جیم کری

 

۹.بروس قدرتمند (Bruce Almighty 2003)

  • کارگردان: تام شادیاک
  • IMDB      6.7/10
کمدی درام فانتزی بروس قدرتمند، داستان همه‌ی انسان‌هایی است که از کنار نشانه‌های پروردگار بی‌توجه رد شده و از آنجا که او را مسئول همۀ امور انسان‌ها می‌دانند، همواره در انتظار یک معجزه الهی اند. بروس (جیم کری) یکی از همین انسانهاست، او از شرایط پیش آمده‌ی زندگی‌اش گله دارد و زبانش مداوم به شکوه و شکایت از خداوند می‌چرخد. اینجاست که بُعد کمیک فانتزی داستان شکل می‌گیرد و خدا در قامت انسانی (مورگان فریمن) بر او ظاهر شده و به او قدرت الهی می‌دهد تا خود به حل و فصل مسائل بپردازد. فارغ از بعد ظاهری اثر که بسیاری آنرا کفرآمیز خوانده‌اند، درون‌مایه‌ی معنوی و نگاه طنزآلود به بشر همیشه ناراضی که از خود به خدا می‌رسد و باور وجود قادر مطلق را درک می‌کند، مفهومی جالب توجه به بیننده ارائه می‌دهد. بازی دلنشین کری در این اثر او را موفق به دریافت جایزه بازیگر محبوب از جوایز برگزیده کودکان، بازیگر منتخب کمدی از جوایز برگزیده نوجوانان و نامزد جایزه ام.تی.وی بهترین عملکرد کمدی کرد.
 

 بهترین فیلم های جیم کری

 
۸.سرود کریسمس (A Christmas Carol 2009)

  • کارگردان: رابرت زمکیس
  • IMDB      6.8/10
سرود کریسمس، اقتباسی تازه و وفادارانه از اثر مشهور و دوست‌داشتنی «چارلز دیکنز» را با بازی دلپذیر جیم کری تقدیم مخاطب کرد. کری علاوه بر ایفای نقش سه روح کریسمس، دوران جوانی، میانسالی و پیری شخصیت «اسکروج» پیرمرد تاجر خسیس را هم به نمایش می‌گذارد. مرد سخت‌گیری که به تنگ نظری و خساست معروف شده، اما در عرض یک شب نگاهش به زندگی و انسان‌های دیگر تغییر کرده و احساسات سرکوب شده‌اش، بار دیگر جان می‌گیرد. جیم کری به گفته خودش، حرکات فیزیکی بسیاری را برای طبیعی جلوه دادن صحنه‌های فیلم انجام داد تا اجرایی بی‌نقص داشته باشد. در نهایت فیلم نامزدی بهترین فیلم انیمیشن جوایز ساترن و کاندیدای انیمیشن محبوب جوایز برگزیده کودکان را کسب کرد. جیم کری هم در جوایز منتخب کودکان، برنده بخش صدای محبوب از یک فیلم انیمیشن شد.
 

بهترین فیلم های جیم کری

 

 بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های گری اولدمن بر اساس دیدگاه مخاطبان IMDB

 

۷.سلسله حوادث ناگوار لمونی اسنیکت (Lemony Snicket's A Series of Unfortunate Events 2004)

  • کارگردان: برد سیلبرلینگ
  • IMDB      6.8/10
«ماجرا‌های بچه‌های بدشانس» عنوان مجموعه‌ای ۱۳ جلدی از داستان‌های دنباله‌دار کودکان بود که توسط «دنیل هندلر» فرانسوی، با نام مستعار «لمونی اسنیکت» به رشته تحریر درآمد. این فیلم، اقتباسی فشرده از سه داستان اول این اثر محبوب قرن بیستمی است. حوادث ناگوار (بدبیاری‌ها) داستان سه کودک یتیم را روایت می‌کند که والدینشان را در آتش‌سوزی خانه از دست داده‌اند و حال سرپرستی‌شان را به یکی از اقوام دور به نام کنت اُلاف (جیم کری) واگذار کرده‌اند. هدف کنت الاف ظالم و بدرفتار هم از قبول قیمومت، تنها دستیابی به ثروت و ارثیه‌ای است که والدین این کودکان بر جای گذاشته‌اند. این کمدی سیاه ماجراجویانه برنده یک جایزه اسکار از میان سه نامزدی شد و بازی خوب جیم کری در قالب شخصیت خبیث الاف، نامزدی بهترین شرور از جوایز ام.تی.وی، نامزدی محبوب‌ترین بازیگر جوایز منتخب کودکان، و جایزه مرد بد فیلم از میان سه نامزدی در جوایز برگزیده نوجوانان را برایش به همراه آورد.
 
بهترین فیلم های جیم کری
 

 بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های مریل استریپ از منظر مخاطبان IMDB

 
۶.ماسک (The Mask 1994)

  • کارگردان: چاک راسل
  • IMDB      6.9/10
کمدی جنایی فانتزی ماسک که از یک مجله کامیک اقتباس شده، یکی از فیلم‌های کمدی محبوب و موفق سال‌های پایانی قرن بیستم و از بهترین فیلم های جیم کری و همچنین از ده فیلم برتر سال ۱۹۹۴ است. کری با این فیلم توانست قابلیت‌هایش را بر همگان ثابت کرده و جایگاه خود را به عنوان یک کمدین در سینما تثبیت کند. او ایفاگر نقش «استنلی ایپکیس» بود؛ کارمند بانکی که با پیدا کردن یک ماسک و کشف کارایی اسرارآمیزش به ابرقهرمانی دیوانه، جسور و بی‌پروا مبدل می‌شود. توانایی و نمایش جذاب جیم کری در تبدیل یک اثر ترسناک به طنزی دوست‌داشتنی (تبدیل یک شرور خونخوار به شخصیتی کمدی) تحسین بسیاری برایش در پی داشت. جالب است بدانید که جیم کری با استفاده از بدن نرم و منعطف خود در خلق بسیاری از صحنه‌ها، هزینه جلوه‌های ویژه فیلم را به طور قابل توجهی کاهش داد. علاوه بر کسب جایزه بازیگر مرد محبوب از جوایز منتخب کودکان و جایزه تازه‌وارد سال از انجمن منتقدین فیلم لندن، کری برای این فیلم، اولین نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد کمدی، نامزدی امیدوار کننده‌ترین بازیگر انجمن منتقدین فیلم شیکاگو و نامزدی بهترین عملکرد کمدی جوایز ام.تی.وی را هم، در کارنامه‌اش ثبت کرد.
 
بهترین فیلم های جیم کری
 

  بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی از دیدگاه منتقدان Metacritic

 

۵. دروغگو دروغگو (Liar Liar 1997)

  • کارگردان: تام شادیاک
  • IMDB      6.9/10
این کمدی فانتزی سرگرم‌کننده، با مضمونی انتقادی در نکوهش دروغ، فضیلت صداقت و راستگویی را به مخاطب گوشزد می‌کند. کری نقش یک وکیل موفق اما فریبکار را ایفا می‌کند که با حیله و نیرنگ حتی در پرونده موکلین گناهکار هم پیروز می‌شود. آرزوی پسرش در روز تولد، مبنی بر اینکه پدر دیگر نتواند دروغ بگوید، در حالی برای ۲۴ ساعت برآورده می‌شود که پرونده‌ی پیش روی جناب وکیل، بدون دروغ به پیروزی نخواهد رسید. فیلم با بازخورد خوبی از سوی منتقدان روبرو شد و موقعیت‌های کمیک و جذابیت بازی کری هم مورد تحسین قرار گرفت. این اثر جایزه محبوب‎ترین کمدی جوایز منتخب مردمی را بدست آورد. دومین نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد کمدی یا موزیکال، نامزدی بازیگر محبوب جوایز منتخب کودکان، برنده جایزه محبوب‌ترین بازیگر کمدی جوایز بلاک‌باستر و برنده بهترین عملکرد کمدی جوایز ام.تی.وی، دستاورد‌های یکی از بهترین فیلم های جیم کری برای او بود.
 

 بهترین فیلم های جیم کری

 
۴. احمق و احمق‌تر (Dumb and Dumber 1994)

  • کارگردانانپیتر فارلی ، بابی فارلی
  • IMDB      7.3/10
کمدی جاده‌ای احمق و احمق‌تر (خنگ و خنگ‌تر) که در فهرست ۵۰۰ فیلم برتر مجله امپایر هم قرار گرفته، پنجمین فیلم کمدی بزرگ تاریخ، از سوی مخاطبان مجله توتال فیلم در سال ۲۰۰۰ انتخاب شده است. این فیلم ساده که صرفا بر کمدی موقعیت و رفتار شکل گرفته، داستان مضحک دو دوست ساده‌دل و مهربان را روایت می‌کند. آن‌ها کل کشور را زیر پا می‌گذارند تا کیفی که از یک زن در ترمینال فرودگاه جا مانده را به صاحبش بازگردانند. جیم کری موفق شد برای این فیلم، نامزد سه جایزه ام.تی.وی شود که از میان آن‌ها جایزه بهترین عملکرد کمدی را بدست آورد. قسمت دوم این کمدی موفق هم در سال ۲۰۱۴ به روی پرده رفت.
 

 بهترین فیلم های جیم کری

 

۳.مرد روی ماه  (Man on the Moon 1999)

  • کارگردان: میلوش فورمن
  • IMDB      7.4/10
همکاری کری با یکی از بزرگ‌ترین و تاثیر‌گذارترین کارگردان‌های اروپای شرقی، به یکی از بهترین فیلم‌ های جیم کری بدل شد. مرد روی ماه کمدی درامی بیوگرافی محور است که به سرگذشت و زندگی حرفه‌ای کمدین معروف آمریکایی «اندی کافمن» با بازی جیم کری می‌پردازد. کافمن فقید، یک استندآپ کمدین پیشرو در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی و از نوابغ دنیای کمدی بود؛ هرچند که خود را هرگز یک کمدین نمی‌دانست. فیلم نقد‌های متفاوتی دریافت کرد، اما بازی فوق‎العاده کری در قالب کافمن، تحسین همگان را برانگیخت. او به گفته خودش، در زمان ایفای نقشی که بر تجربه‌ی شخصی‌اش از زندگی هم تاثیر بسیاری گذاشت، خود را فراموش کرده بود. فیلم نامزد بهترین فیلم کمدی یا موزیکال و جیم کری برنده بهترین بازیگر کمدی یا موزیکال گلدن گلوب شد. برنده بهترین بازیگر مرد انجمن منتقدان فیلم بوستون، نامزدی اجرای برجسته در جوایز انجمن صنفی بازیگران و انجمن منتقدان فیلم تورنتو، نامزدی جالب‌ترین بازیگر نقش اول در جوایز کمدی آمریکایی، نامزدی بهترین عملکرد بازیگر مرد در جوایز ام.تی.وی و ستلایت و نامزدی بهترین بازیگر سال انجمن منتقدان فیلم لندن، از دیگر موفقیت‌های کری برای این فیلم بود. در سال ۲۰۱۷ مستندی تحت عنوان «جیم و اندی» با نگاهی به وقایع پشت صحنه این فیلم و عملکرد درخشان کری، تولید و پخش شد.
 

        بهترین فیلم های جیم کری                              

 

۲.نمایش ترومن (The Truman Show 1998)

  • کارگردان: پیتر ویر
  • IMDB      8.1/10
کمدی درام علمی تخیلی نمایش ترومن، در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر IMDB در رده ۱۸۲ قرار دارد. در خلاصه‌ی فیلم آمده: «یک کارگزار خدمات بیمه، متوجه می‌شود که تمام زندگی او یک نمایش تلویزیونی است» و ماجرای فیلم همینقدر عجیب و غریب و ترسناک پیش می‌رود. زندگی کارمند ساده‌ای به نام ترومن، ۲۴ ساعته برای سراسر مردم جهان به صورت زنده پخش می‌شود، در حالیکه او کمترین اطلاعی از آن ندارد. همه انسان‌های اطراف او -حتی خانواده‌اش- بازیگران این شوی پرطرفدار تلویزیونی هستند و زندگی و احساسات ترومن -به عنوان ستاره نمایش- از طریق خالق این برنامه تعیین و کاملا کنترل می‌شود. جیم کری یکی از بهترین بازی‌های عمر هنری‌اش را در این اثر مفهومی و تاثیرگذار به نمایش می‌گذارد و اولین جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام را از آن خود می‌کند. نامزدی بهترین بازیگر مرد جایزه ساترن، نامزدی جالب‌ترین بازیگر نقش اول جوایز کمدی آمریکایی، نامزدی بهترین بازیگر انجمن منتقدان فیلم شیکاگو، نامزدی بازیگر محبوب جوایز منتخب کودکان و برنده بهترین عملکرد جوایز ام.تی.وی، بخشی از دستاورد‌های یکی از بهترین فیلم های جیم کری است.
 

 بهترین فیلم های جیم کری

 

۱.درخشش ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine of the Spotless Mind 2004)

  • کارگردان: میشل گوندری
  • IMDB      8.3/10
این درام رمانتیک علمی تخیلی، رده ۹۴ از ۲۵۰ فیلم برتر IMDB را به خود اختصاص داده و از ماندگارترین آثار سینمای معاصر است. ماهیت عشق و ارتباطش با عقل و قلب، دستمایه‌ی این اثر پیچیده و تحسین شده قرار گرفت. کارگردان در روایتی غیرخطی و ساختاری سورئال، به رابطه زوجی می‌پردازد که با کمک عمل جراحی، خاطرات مشترکشان را حذف کرده‌اند؛ غافل از اینکه فراموشی هم قدرت رویارویی با عشق را ندارد. در واقع رابطه عمیق عاطفی میان جول (جیم کری) و کلمنتاین (کیت وینسلت) با همه افت و خیز‌های فراموش شده‌اش، در حالی دوباره شکل می‌گیرد که هیچ‌یک دیگری را نمی‌شناسد و گذشته را به خاطر نمی‌آورد. فیلمنامه این اثر زیبا برنده جایزه اسکار شد؛ بازی کاملا متفاوت جیم کری در نقشی جدی، بار دیگر او را نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر گلدن گلوب کرد و اولین نامزدی بفتای بهترین بازیگر نقش اول مرد را هم برایش به ارمغان آورد. نامزدی بهترین بازیگر جوایز ساترن، امپایر، گلد دربی، گلدن اشموز، ژوپیتر و ستلایت هم بخشی دیگر از افتخارات کری برای این اثر درخشان بود.
 

 بهترین فیلم های جیم کری

 

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌ های کیت وینسلت؛ مخاطبان IMDB چه دیدگاهی دارند؟


سخن آخر

چهل سال از فعالیت هنری جیم کری، کمدین و بازیگر مشهور و محبوب کانادایی‌تبار می‌گذرد. با وجودیکه بیشتر او را به عنوان یک کمدین تراز اول می‌شناسیم، کری ثابت کرده که علاوه بر نقش‌های کمیک، در اجرا‌های جدی هم می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. در سال‌های اخیر اما، کری با پشت سر گذاشتن افسردگی شدیدی که گریبانگیرش شده بود، در همکاری مجدد با «میشل گوندری» خالق بهترین فیلمش، پس از بیست سال با کمدی درام «شوخی کردم» به تلویزیون بازگشت و یکی از بهترین سریال‌های ۲۰۱۸ را برای مخاطبان و دوستدارانش به ارمغان آورد. این اثر یک نامزدی گلدن گلوب دیگر را هم در کارنامه‌اش به ثبت رساند. شما هم لطفا برایمان بگویید بهترین فیلم‌ جیم کری را کدامیک از آثارش می‌دانید و سبک اجرایش را چقدر می‌پسندید؟ چنانچه از علاقه‌مندان آثار کمدی و سرگرم‌کننده سینما هم هستید، در پایان از شما دعوت می‌کنیم سری هم به بهترین فیلم‌های کمدی قرن حاضر بزنید و از آثار برگزیده این ژانر از نگاه منتقدان مطلع شوید.
۲۴ بهمن ۹۸ ، ۱۹:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا حیدرزاده